دانلود رمان نه فرشته ام نه شیطان از فرین فخرآبادی با فرمت های pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
تیرداد میرفتاح، تک نوه پسری خاندان میرفتاح، برای انتقام زندگی از دست رفته مادرش با اسم مستعار امیر همایون راد نزدیک شکوفه ای میشه که شکوفه زندگی پدرشه. شکوفه ای که ندونسته وارد بازی خطرناکی میشه و تقاص این ندونستن رو با ترک شدن توی روز عروسیش، درست زمانی که باردار بوده، پس میده. قلبی که لرزید، زنی که ترک شد، فرزندی ناخواسته، که به دنیا اومد. سرنوشتی یکسان برای دو زن از دو نسل متفاوت…
خلاصه رمان نه فرشته ام نه شیطان
بهمن ماه ۱۴۰۲ شکوفه، شکوفه، حالت خوبه؟ دختر چی شده؟ چرا خشکت زده؟ خوبی؟ حالم…خوبه؟ ؟ نمیدونم…فکر نکنم خوب باشم… هر کسی هم جای من بود حالش خوب نبود. حالم خوب نیست مگه میشه کسی کابوس شباش و جلوی چشم هاش ببینه و خوب باشه. چشم هام و محکم روی هم فشار میدم به امید اینکه وقتی چشم هام رو باز کنم اونجا نباشه… به امید اینکه مثل تمام این پنج سال که دچار اوهام شدم و اون و دیدم و چشم هام رو بستم و باز کردم و نبود این دفعه هم نباشه.
نباشه تا ریتم تند شده قلبم دوباره کند شده. احمقانه است که با تمام بلا هایی که سرم آورد بازم قلب دیوونه من حتی از دیدن تصویر خیالیش هم ضربانش تند میشه. چشمام رو با ز کردم… باز کردم تا به قلب زبون نفهمم بفهمونم که بازم یه تصویر خیالی بود… که بفهمه امکان نداره بتونه دوباره اون رو ببینه… که اون آدم رفته و قرار نیست هیچ وقت برگرده. به این امید چشمام رو بستم که وقتی دوباره بازش کنم اثری از اون مرد نباشه… به این امید که تصویر رو به روم وهم محض باشه…
اما نبود…هنوز همونجا بود، پشتش به من بود اما اون قدر حفظ بودمش که بفهمم خودشه… خود خودشه… نه تصویر خیالی… شکوفه خوبی؟؟…چی شدی یهویی آخه؟؟ خانم سیفی میشه لطفا یه آب قندی چیزی بیارین. بله، بله حتما میارم، میخواین زنگ بزنم اورژانس. رنگشون خیلی پریده. با شنیدن صدای نگران منشی برگشت. برگشت تا ببینه چه خبرهشده اما قبل از اینکه نگاهش به منشی برسه نگاهش قفل نگاه قفل شده من شد. نگاهم روش قفل کرده بود و نگاه اونم روی من…