خلاصه کتاب:
فراموشی آغاز داستان است. حادثه سبب فراموشی برای او شد تا قصهی زندگیش شکل بگیرد. تقدیرش چنین بود که ذهن خالی از هر چیز شود تا دست سرنوشت او را در مسیر تازهای گذارد. داستانی که علاوه بر هیجان، شما را شاد و لحظاتتان را سرشار از بوی آشنای محبت میسازد. ذهن خالی را بخوانید و از آن لذت ببرید…
خلاصه کتاب:
اتاق در تاریکی محض فرو رفته بود ... نه چراغ خوابی روشن بود و نه پرده زخیم و تیره اتاق اجازه می داد هیچ نوری از چراغ های داخل کوچه به درون اتاق نفوذ کند! طبق عادت همیشگی اش لحاف کلفت را از روی خودش کنار زده و به زور قرص خوابی که خورده بود به خوابی نیمه عمیق فرو رفته و از عالم و آدم بی خبر بود... شاید در کل یک ساعت از خوابیدنش گذشته بود!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.