خلاصه کتاب:
سیروان و پاییز که اتفاقات بد و ناخوشایند زیادی رو پشت سر گذاشتن تا بلاخره تونستن کنار هم قرار بگیرن، حالا انتظار روزهای آروم و دلپذیری رو دارن که باهم خوش باشن.. ولی این داستان با طوفان و آتش شروع شده، به این راحتی مهار نمیشه. “چطوری به اینجا رسیدیم؟ به بند کشیده و اسیر شده تو این چرخه پر تکرار، روح هامون درحال محو شدنه و بدن هامون در حال خرد شدن.. ولی تو نترس! من برای تو میجنگم، تا به رویاهای پنهان قدم بذاریم و باهم یه واقعیت جدید
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.