خلاصه کتاب:
نیلگون سال آخر دبیرستانش با دبیر جذاب دیفرانسیلش رابطه عاشقانهای برقرار میکنه که به نامزدی منجر میشه. حالا ۷ سال از اون ماجرا گذشته و نیلگون با کسی که روزی برادر شوهرش بود هم خونه شده و انوش که شناختی از چهره نیلگون نداره بهش ابراز علاقه میکنه و…
خلاصه کتاب:
_وایسا وایسا، تا گفتم بریز. پونه: بخدا سه میشه، من گردن نمیگیرم، چوب خطم پره. _زر نزن دیگه، نهایتش فهمیدن میندازی گردن عاطی. عاطفه: من چرا؟ _غیر تو، از این کلاس کی تا حالا دفتر نرفته؟ مثل گربه ی شرک نگاهش کردم تا نه نیاره. _جون رز عاطییی! ببین من حال این رو نگرفتم از هفته ی پیش یبوست گرفتم، نو پی پی جون پوپو. پونه عصبانی نگاهم کرد. اما الان مهم موافقت عاطفه بود، تنها دختر آرام کلاس، خب او همیشه پایه ی دیوانه بازی های ما بود. تا سرش رو تکان داد یک بوس براش فرستادم. _میخووااامممت. پونه: چندش…
خلاصه کتاب:
مهراز دختریه که با عماد برادرزاده اش و زن برادرش زندگی میکنه، زن برادرش توانایی حرکت کردنش رو بعد از تصادفی که منجر به مرگ همسرش شده از دست داده، مهراز نون آور خانوادست. با دوستی عماد با آرمان، پسره پولداره مدرسه، زندگی این خانواده زیر و رو میشه...
خلاصه کتاب:
روایت دختری ساده و از جنس مهربانی ک با تمام محدودیتها و ترس هایش می خواهد از قفس و حصاری که خانواده و تفکرات سنتی برایش ساختند بیرون بیآید. پنهانی تلاش برای زندگی کردن و مستقل شدن می کند اما سرنوشت جوری رقم می خورد که وارد زندگی مردی درست نقطه مقابل خودش می شود. عشق را تجربه می کند و به او تکیه می کند و اما همان لحظه پرده از حقیقتی تلخ برداشته می شود و طی اتفاقاتی کاملا غیرمنتظره کمکم درگیر مشکلات بزرگی می شود…
خلاصه کتاب:
نینو فالکون یه نابغه و هیولاس. به عنوان دست راست و برادر کاپوی کامورا، نبود احساساتش یه نعمته، نه نفرین تا زمانی که برادرش ازش میخواد بخاطر کامورا ازدواج کنه. کیارا ویتیلو، دخترعموی کاپوی فمیلیای نیویورک، انتخاب میشه تا برا جلوگیری از جنگ با کامورا، با نینو فالکون ازدواج کنه، اما چیزی که در مورد لاس وگاس شنیده، باعث میشه نبضش با وحشت تو رگ هاش بتپه. بعد از اینکه پدرش به کاپو خیانت کرد و جونش رو از دست داد، خانواده اش فکر می کردن ازدواج تنها شانسش برا آبرو دار کردن اسم و رسمشه. اما فقط خود کیارا میدونه که جایزه ی ناقصی در ازای صلحه. مردی که قادر به داشتن احساسات نیست و زنی که از گذشته زخم خورده، یه ازدواج ترتیب داده شده با پتانسیل اتحاد یا نابودی…
خلاصه کتاب:
در شبی که ماه کامل می شود… تو می آیی، و من.. دختری که زادهی نور و روشنایی است… مستانه در آغوشِ گرمت قهقهه سر میدهم! بی آنکه بدانم نیروی پلیدی در کمینمان است. و زیر چشمی عاشقانههایمان را میپاید. و حال من… آرمیتی، بانوی نیرومند سپیدی… به زانو در میآورم هر آنچه میان عشق من و تو قرار گیرد…
خلاصه کتاب:
ابهام، داستان زندگی دختری به ظاهر شاد است. دختری که سعی می کند باهمه مهربان باشد و انتظار دارد همه جواب مهربانی او را با خوبی بدهند. اما آدم ها متفاوتند، رفتارشان، گفتارشان و طرز فکرشان یکی نیست. مستانه داستان ما، برای اولین بار عشق به قلبش رسوخ می کند ولی بعدها سعی در فراموشی عشق دارد. اما عشق به راحتی از ذهن بیرون نمی رود. اما درست در لحظه ای که فکر می کند که نتیجه هایش برای فراموشی نتیجه داده، اتفاقی میفته که…
خلاصه کتاب:
درباره دختری که از شیراز به تهران منتقل میشه که پدرش هم درجوانی به دست شریک کاریش به صورتش اسید پاشیده شده در تهران همکار حامی میشه که هیچ کس نمیتونه تحملش کنه ....
خلاصه کتاب:
به جای اشک ریختن، پایم را روی پدال گاز فشار میدهم و به جای نگاه کردن به عکس هایمان، به جاده نگاه میکنم. جاده ای که نمیدانم انتهایش قرار است کجا باشد. اصلا نمی دانستم قرار بود به انتهایش برسم یا نه.فقط این را میدانستم که خودم را...خود تکه پاره ام را به زحمت میکشاندم... رفتنم شاید فرار بود...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.