خلاصه کتاب:
بعد از اینکه جید در محراب توسط نامزدش ترک می شه برای آرامش بیشتر به مزرعه بهترین دوستش نقل مکان میکنه اون در آنجا آرامش گرفته ولی… انتظار نداشت که سرنوشت اون رو به سمت برادر ساکت و کم حرف دوستش بفرسته وقتی آن کابویی زرق و برق دار و با شکوه اون رو میبوسه همه شرط هایی که برای خودش ساخته بود نابود میشه و حالا اون دیگه نمیتونه ازش دست بکشه. تالون استیل یه مرد نابود شده بود. اون هرگز از آسیب و زخم های دلهره آور و مخوف دوران کودکیش نجات پیدا نکرده. اون چیزهایی که زنان زیادی در اختیارش می گذاشتند رو می گرفت ولی….
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.