خلاصه کتاب:
آیدای خوب، آیدای مهربان، آیدای خودم! افسوس، چشم های تو که مثل خون در رگ های من دوید، یک بار دیگر مرا به زندگی بازگرداند. تصور می کردم خواهم توانست به این رشته ی پر توان عشقی که به طرف من افکنده شده است چنگ بیندازم و یک بار دیگر شانس خودم را برای زندگی و سعادت آزمایش کنم. چه میدانستم که برای من، هیچ گاه “زندگی” مفهوم درست خود را پیدا نخواهد کرد؟…
خلاصه کتاب:
کوچه ی تنگ و باریک و پیچ در پیچ محله ی پدری ام پر است از مردهای کفترباز، چاقو ساز، رعیت، بزاز، خراط و نمدمال. مرده شورها توی کوچه ی ما خانه دارند. به کوچه مان می گویند کوچه ی مرده شورها. خواهر و برادرند و کسی پدر و مادر و قوم و خویش آن ها را به یاد ندارند…
خلاصه کتاب:
سارا دختری که خاصه، عاشق نجومه عادت های خاصی داره و علیرضا کسی که وارد زندگیش میشه و تنها کسی که به سارا بیشتر از همه نزدیک میشه… رمان فوق العادست، اولش ممکنه فکر کنی چرته ولی باید اجازه بدی بگذره یکم. عاشقونس، بطور کلی رمان خاص ک مخاطبای خاص هم می طلبه …
خلاصه کتاب:
پنه لوپه از حیواناتی مراقبت می کند که هیچکس آنها را دوست ندارد. برادرش، خواستار بازگشت پنی از لندن به عمارت روستایی است. چون پنی در لندن تنهاست. اما پنی خاطرات وحشتناکی از بزرگ شدن در خانه ییلاقی دارد و عمه کارولین پیشنهاد میکند که اگر خانه ای برای همه حیوانات خانگی پیدا کند، شاید برادرش اجازه دهد در لندن بماند. پنی متوجه شد خانه کناریشان دیگر خالی نیست و توسط گابریل دوک اشغال شده است. آنها تصمیم می گیرند برای حیوانات خانه پیدا کنن تا پنی در لندن بماند و البته کم کم به هم جذب می شوند و رابطه ای بینشان شکل می گیرد…
خلاصه کتاب:
چه پارادوکس مضخرفی، من از دور کیک به دست و ناباور شایدم دلشکسته خیره بودم به صحنه رو به روم ولی آدمایی که دورم جمع بودن با شادی دست میزدن و رو به روم مردی بود که کنار ژیلا نشسته بود… مردی که بهم دروغ گفته بود و تمام احساسات من رو به بازی گرفته بود پس اون یه مرد معمولی نبود!
خلاصه کتاب:
انسان باور داشت که «سایه»، یعنی نبود نور!! قرن ها انگار که بازیشان گرفته بود گذشتند و به جایی رسیدند که انسانی از جنس سایه ها متولد شد…. فردی متولد شده در لحظه ی تاریکی زمین…. داستان از همان لحظه شروع شد… از همان لحظه ای که ماه درخشان پوزخندی به باور اشتباه زمینیان زد و در پس سایه اش فردی متولد شد با قدرت روشنایی خورشید… فردی از جنس سایه ی ماه و قدرت کامل خورشید….
خلاصه کتاب:
داستان از اونجایی شروع میشه که… گیسو دختری که پلیس مخفیه بهش ماموریت داده میشه تو یه گروه مافیایی نفوذ کنه… البته تو خونه ی سردسته ی خلافکارا اونم به عنوان یه خدمتکار. آراز سردسته ی خلافکارا یه مرد روانی و بی اعصابه. حالا ببین گیسو چه ریسکی کرده که با پای خودش رفته تو دهن شیر…
خلاصه کتاب:
فرین دختری که مادر و خواهرش را از دست داده و با ازدواج مجدد پدرش به نوعی پدر را هم از دست داده است. زندگی تنها و پر از خلا فرین با پیشنهاد بهروز نامزد سابق خواهرش وارد فصل تازه ای از حوادث و اتفاقات می شود…
خلاصه کتاب:
قصه یه دختر از جنس زندگی...به اسم نادیا...که برادری داره که عاشقشه... این برادر با ی سو تفاهم به زندان میره... نادیا برای جمع آوری پول تو یه مدرسه مشغول به فعالیت میشه که با آرمان آشنا میشه و می فهمه سال ها پیش دوست صمیمی برادرش بوده که بخاطر یه اشتباه از هم دور شدن... آرمان کمک مالی می کنه تا برادرش آزاد بشه ولی محمد بخاطر سوء تفاهم ها چشم دیدن آرمان رو نداره...
خلاصه کتاب:
نازنین، دکتری با تجربه اما بداخلاق و کج خلق است که تجربه ی تلخ و عذاب آوری را از زندگی زناشویی سابقش با خودش به دوش میکشد. برای او تمام مردهای دنیا مخل آرامش و آسایشند. در جریان سیل ۹۸ ، نازنین داوطلبانه برای کمک به سیل زدگان به منطقه ای در جنوب فرستاده میشود و همه چیز برای او، بعد از آشنایی با رها سلطانی، سروانِ ارتشی که مانندِ او برای کمک به سیل زدگان اعزام شده و همکاریِ پر چالششان تغییر میکند!
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.