دانلود رمان استاد دانشجو (جلد چهارم) از ترنم با فرمتهای pdf، اندروید، آیفون، نسخه اصلی با ویرایش جدید و لینک مستقیم
داستان از شخصیت های رمان عروس استاد حضور دارن و هم شخصیت های رمان استاد خلافکار…
خلاصه رمان استاد دانشجو
لیلی ذوق زده حلقش و نشون مامان و بابا داد اما نیم نگاهی هم سمت من ننداخت. هنوز ازم دلخور بود. دلخور که چه عرض کنم متنفر بود. با کل جمع روبوسی کرد و من وقتی بهش تبریک گفتم فقط سر تکون داد و کنار فرید نشست رفتارش باهام اون قدر اذیتم کرد که نتونستم توی خونه دووم بیارم و الان اینجام . آواره ی پارک! وقتی نمی تونستم توی خوشحالی خواهرم شریک باشم به چه دردی می خوردم؟روحت شاد امیر که اومدی گند زدی به کل زندگیم و رفتی… گوشیم برای هفتمین بار زنگ زد. کلافه خواستم خاموشش کنم که با دیدن اسم
آرش پشیمون شدم. چی شده بود که این وقت شب به من زنگ میزد؟ جواب دادم که صدای نگرانش توی گوشم پیچید این موقع شب کجا گذاشتی رفتی لیلی؟ مامانت سراغت و از من گرفت. لبخند تلخی زدم و گفتم خوب بهش می گفتی درگیر زندگیمم. به من چه لیلی کدوم قبرستونیه؟ انگار داشت می دوید چون گفت _مزخرف نگو کجا نشستی کل پارک و دنبالت گشتم. ابرو بالا انداختم و گفتم از کجا میدونی من اونجام؟ صداش از پشت سرم اومد دیگه بعد این همه سال مثل کف دستم میشناسمت . لبخندی زدم . کنارم نشست و نفس راحتی
کشید و گفت یه خبری به مامانت بده نگرانه ! نفس عمیقی کشیدم و گفتم من که دیگه بچه نیستم. دلم میخواد بعضی وقتا تنها باشم . دستش و زیر چونم زد و سرمو و به سمت خودش برگردوند و گفت: اما اگه بخوای بی خبر تنها باشی بقیه دق می کنن از نگرانی… اگه اینجا پیدات نمی کردم ، دیوونه میشدم ! قلبم تند کوبید. دستش پایین افتاد و گفت: حالا بگو دلت از چی گرفته که نصف شبی اومدی اینجا… شونه بالا انداختم و گفتم همین طوری… برمیگردم تا یه ساعت دیگه تو برو خونت. آراد گناه داره تنها باشه. پیش مامانشه. حس بدی از حسادت به دلم چنگ زد.