خلاصه کتاب:
نمی دانست حکایت دشت پرگل و شقایق های غمگین و گل سرخ تنها چیست!.. صدای دف زدن مثل کوبیدن بر طبل از دور به گوش می رسید.. نگاه دختر جوان مثل داغ شقایق سینه اش سوخته بود اما لب های آماده اش مثل سرخی گل سرخ ،مرد جوان را داغ کرد حجله ای از گل شقایق برای دختر جوان ساخت و سینه اش را با قلب دخترک آشنا ساخت… پوششی حریر گونه روی تنشان پایین آمد و آن ها جز صدای شوق دف ها و فریاد عشق نمی شنیدند…
خلاصه کتاب:
دوتا طراح که یکی شرکت مدلینگ داره و یکی مزون داره، دو پسر مدل میان تو زندگیشون، حالا باید ببینم که رابطشون آیا یک شبه هستش یا اینکه عشق باهاشون قراره بازی کنه؟
خلاصه کتاب:
دختری زیبا و معصوم که به اجبار پدرش با دایی مردی که عاشقشه ازدواج میکنه دیاکو خان زاده ای خشن و بی رحم که در شب زفاف روناهی رو اجبار باردار میکنه…
خلاصه کتاب:
پای هیرو به دادگاه باز میشود و قاضی حرف هایی میزند که از هیچ یک سر در نمیآورد! او همسر کسی ست؟! بچهای دارد؟ اینجا چه خبر است؟ آنها چه میگویند؟ آن مدارک در دست قاضی از کجا آمده است؟ این اتفاق، برگ جدیدی در زندگی هیرو ورق میزند و باعث میشود…
خلاصه کتاب:
بردیا دکتر مغروری که عاشق خواهر ناتنیش میشه اما چون غزل از بچگی پیششون بزرگ شده و بهش داداشی میگه حاج بابا مانع ازدواجشون میشه ولی بردیا یه شب که حاجی خونه نیست قصد داره به غزل دست درازی کنه که حاجی سر میرسه و با دیدن این وضعیت پسرشو از خونه طرد میکنه اما بردیا بعد از ۵ سال قصد داره انتقام این دوری رو از غزل پس بگیره…
خلاصه کتاب:
گروگانگیری در عمارت شایگان… تمنا، دختری که عاشق زندانبانش میشه بدون اینکه بدونه این مرد سرگرد نفوذیه. اربابی که با پیشنهاد وحشتناکش زندگی دکتر رو به آتش میکشه… مرد کر و لال مرموزی که راز بزرگ این داستانه…
خلاصه کتاب:
یک هکر دروغ رو دوست نداره و احتمالا با یک دروغ ساده کل رابطهاش رو با شما خراب می کنه! فهمیدن حقیقت هم براش سخت نیست. چون به داخل هر چیزی (ذهنتون یا سیستمتون … ) به راحتی دسترسی داره، پس بهتره همیشه باهاش صادق باشید یا ازش فاصله بگیرید…! البته فاصله گرفتن به نفع تونه، چون: ، بودن با یک هکر به شدت خطرناکه ،
خلاصه کتاب:
شیدا دختریه که در کودکی مامانش با برداشتن اموال پدرش فرار میکنه و اون و برادرش شاهین که چند سالی از شیدا بزرگتره رو رها میکنه و این اتفاق زندگی شیدا و برادر و پدرش رو خیلی تحت تاثیر قرار میده، پدرش مجبور میشه تن به کار بده، آدم متعصب و عصبی ای میشه و مدام شیدا رو که دختری آروم و بی دردسر بود محدود میکنه و این محدودیت ها به حدی میرسه که شیدا طغیان میکنه و…
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " رشیدی بوک " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.